
تاثیر شرایط سیاسی کشورها در روابط دو یا چند جانبه در حوزههای مختلف و از جمله حوزه اقتصادی از دیر باز آشکار و اعیان بوده است. حمله روسیه به کشور اوکراین پیامدهای زیادی را برای دو کشور درگیر و سایر کشورهای جهان بهویژه کشورهایی که به لحاظ سیاسی و اقتصادی به آنها نزدیکتر بودهاند، بهوجود آورده است. صفبندی دو بلوک شرق و غرب بار دیگر جانی تازه یافت و خط کشی مرزهای سیاسی، اقتصادی و نظامی پررنگتر از گذشته جلوه گر شدند.
کمتر کسی یکسال پیش چنین تصوری از رویدادها و رخدادهایی که در این یک سال اتفاق افتاده است را داشت و کسی هم پیشبینی نمیکرد که چنین جنگی در اروپا، مهد کشورهای توسعه یافته، بهراه بیفتد و علاوه بر ایجاد خسارات جانی، اقتصاد کشورها را بهشدت تحت تاثیر قرار دهد!
صرف نظر از علل شروع چنین جنگی و انگیزههای آن، که باید توسط تحلیل گران سیاسی تبیین گردد، پیامدهای آن زندگی همه انسانها را کم و بیش تحت تاثیر خویش قرار داده است.
انرژی و غذا دو مقولهای هستند که از روز شروع جنگ تحت تاثیر قرار گرفتند و هزینههایی را به شهروندان اروپایی تحمیل نمودند. البته رشد فناوری باعث افزایش بهرهوری در تولید ناخالص جهان را در مقابل شوکهای این جنگ افزایش داده است. کشورهای اروپایی بویژه آلمان که ۴۰درصد گاز و ۲۵درصد نفت مو رد نیازشان را از روسیه وارد میکردند و روابط بسیار گسترده اقتصادی با روسیه ایجاد کرده بودند، اکنون بشدت تحت پیامدهای این جنگ قرار گرفتهاند.
ایران نیز به عنوان همسایه روسیه که به واردات برخی محصولات کشاورزی به این کشور وابسته است از پیامدهای این جنگ در امان نخواهد بود!
سال گذشته ایران نزدیک به ۷۰۰ میلیون دلار گندم و ۷۰ میلیون دلار ذرت و جو و دانههای سویا از روسیه وارد کرده است. البته تحریم های شدید غرب علیه روسیه تاثیرات گستردهای بر اقتصاد آن کشور و معیشت مردم روسیه خواهد گذاشت که به مرور زمان موجبات نارضایتی مردم را به دنبال خواهد داشت.
تاثیر بلند مدت تحریمهای غرب علیه روسیه و کشورهایی که در این بلوک قرار دارند میتواند منجر به تسریع تقسیم جهان به بلوکهای اقتصادی جدید شوند.
از جمله پیامدهای سیاسی، نظامی و اقتصادی این جنگ قرار گرفتن بعضی کشورها در یکی از دو جبهه جنگ است. این قلم درصدد بیان اینکه این کار اساسا درست است یا غلط، نیست. بلکه در صدد بیان آنچه رخ داده، است. اما این تلقی از مواضع جمهوری اسلامی ایران باعث گرفتن مواضع تند و خصمانه غرب علیه جمهوری اسلامی ایران گردیده به شکلی که بسیاری از کشورهای غربی بهصورت رسمی و به شکلهای مختلف ایران را محکوم و تهدید به تحریمهای بیشتری کردهاند. روابط سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته با سایر کشورها بهویژه غربیها دست خوش حوادث و دگرگونیهای متعدد و مختلفی بوده است. در این دوران حتی به فراخوانی سفرای اروپایی از ایران انجامید ولی پس از مدتی دو مرتبه سفرا به محل ماموریتشان برگشتند و بکار خود ادامه دادند. بررسی و وارسی اینهمه کنش و واکنش نشان از آن دارد که روابط سیاسی و اقتصادی کشورها نمیتواند برای مدتهای طولانی قطع و یا حتی کاهش قابل توجهی داشته باشد. امروز بهواسطه مولف های متعدد و از جمله زندگی دیجیتالی یک پیوستگی و نزدیکی بین آحاد مردم دنیا بهوجود آمده است که دیگر تصورات و رفتارهای حتی در سال پیش را نمیتوان از اندیشه گذراند!
امروز جا دارد تا سازمانهای مردم نهاد و از جمله اتاقهای بازرگانی مشترک نقش بیشتری را در گسترش روابط اقتصادی و حتی سیاسی کشور بهعهده بگیرند و در این راستا از همه ظرفیتهای خودشان که کم هم نیست بهره برده و سعی نمایند نقطه اتصال اقتصاد ملی به اقتصاد بین المللی باشند.
نگارنده بر این موضوع کاملا واقف است که در کشور ما همیشه حوزه سیاست سایهاش بر سر سایر حوزهها بوده و سیاست زدگی اقتصاد کشور همیشه اعیان و آشکار بوده است. اما تلاش سازمانها، شخصیتهای حقوقی و حقیقی هم کم نبوده است که در چنین بحرانهایی به مدد حفظ و گستردگی روابط دو جانبه کشور آمدهاند و تاثیرات خودشان را گذاشتهاند. امروز هم این نیاز به شدت احساس می شود که اتاقهای بازرگانی مشترک و از جمله اتاق صنایع و بازرگانی ایران و آلمان باید کمافی السابق با درایت و سعه صدر در گفتمانی دوجانبه با مسوولین دو کشور از در گیریهای سیاسی بکاهند و مسیر توسعه روابط دوجانبه را هموار کنند. به گمان نگارنده امروز هر دو کشور ایران و آلمان بیشتر از هر زمان دیگری به همکاری و همفکری در حوزههای مختلف بویژه اقتصادی نیاز دارند و می توانند بار دیگر این روابط را به دوران نه چندان دور گذشته که آلمان بزرگترین شریک تجاری ایران بود برگردانند. به امید آن روز و آن همه زیبایی که در سایه مراودات تجاری دو کشور نصیب طرفین میشود.
دکتر سید رسول رنجبران
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان