یادداشت/ اقتصاد توجه حلقهی مفقوده به قلم میلاد محرمی
میلاد محرمی مدیرفروش شرکت ارتباطات مبین نت
در یک دهه اخیر، مدیریت توجه و راههای استفاده از آن به یک مزیت رقابتی اقتصادی تبدیل شده است.
مدیریت توجه به بررسی عدم امکان توجه و تمرکز به یک موضوع در زمان حال اشاره دارد و علل آن را بررسی می کند. امروزه در دنیای کار بواسطه پیشرفت تکنولوژی، موازی کاری و چندکارگی در انجام امور نه تنها ملامت نمی شود بلکه یک توانایی ارزشمند برای نیروی کار، مدیران و تا حتی خانمهای خانهدار محسوب میگردد.
اینکه یک فرد یک زمان، هم در جلسه کاری حضور دارد هم بواسطه تلفن همراه ایمیل میزند و پاسخ پیام می دهد و چندین کار مختلف دیگر انجام میدهد، به ظاهر فردی task Multi است اما در واقع کمتر از بیست درصد توجه او معطوف به کاری است که بواسطه آن در محل حضور دارد.
موازی کاری هر فرد را دچار هزینه های آشکار و پنهانی میسازد که این امر ناشی از سوئیچ کردن دائم مغز بین سیستم یک مغز انسان (بخشی از مغز که انجام اموری که پس یادگیری بصورت ناخودآگاه انجام میشود مانند رانندگی را برعهده دارد) و سیستم دو مغز انسان( بخشی از مغز که امور ارادی و اموری که نیاز به تمرکز دارند را انجام میدهد مانند نوشتن یک ایمیل) است.
بسیاری از روانکاوان و روانشناسان برای استفاده درست از توجه، فرد را به برخی تمرینهای مدیتیشن محور همچون برعکس شمردن اعداد، شمردن لغات کتاب و استفاده از تکنیک پومودورو و … میکنند که اغلب تاثیرات مثبتی روی تمرکز و توجه افراد داشته است.
اما آنچه اینروزها در کسب درآمد صنایع در بزرگترین کسب و کارهای دنیا مشاهده شده اما کمتر به آن توجه میشود استفاده از توجه بعنوان یک ابزار اقتصادی مهم است.
روزگاری ثروت تنها در منابعی همچون نفت، طلا و… خلاصه میشد اما امروزه در حال تغییر منابع هستیم.
همیشه عنوان میکنیم بیشتر حجم پولی که سازمانها بدست میآورند از B2B و B2G است و نه B2C ولی یادمان میرود بخش اعظم این چرخش پول از طریق تراکنش مالی بنگاههای اقتصادی همچون بانک و بیمه و PSP هاست.
در صنایع دیجیتال همچون سایتها و شبکه های اجتماعی نیز این تراکنش بوسیله جلب توجه و اعتماد افراد به جهت کشیده شدن فرد برای بازدید آن سایت و شبکه که منجر به ترافیک آوری میشود صورت میپذیرد.
گذاشتن یک پست روی لینکدین شاید سه دقیقه زمان بگیرد اما پاسخ به کامنتها و چک کردن واکنشهای حول این موضوع شاید بیش از سی دقیقه زمان ببرد و این یعنی جلب توجه مخاطب برای دقایق زیادی از تایم روزانه.
در روزگاری که بکارگیری اقتصاد توجه به معنای گیر انداختن ما بین war Notification شرکتهاست. راز موفقیت شخصی ما حفظ توجه به کاری است که در حال انجام آن هستیم همانطور که راز موفقیت سازمان ما در جلب توجه ذینفعان به خود، خواهد بود.
اکنون Management Notification یک مهارت است. (طراحی اطلاع رسانی درست بعنوان برگ برنده بنگاه اقتصادی از یک طرف، و مدیریت این اپلیکیشن ها از سوی مخاطب از سوی دیگر، بعنوان مثال کدام اپ را نصب کند یا نکند)
مغز انسان همانند هواپیمایی است که take off میکند و پس از Landing به پرواز در میآید و به سمت مقصد میرود. وقتی شروع به کار روی گزارشی میکنیم در واقع take off آغاز شده اما به ناگاه توجه به صدای Notification ها مغز را ناچار به فرود اضطراری و پرتاب توجه از گزارش به جای دیگر میکند و تکرار این اتفاق مانع از کارکرد درست مغز و انجام امور تا انتها میگردد.
امروزه من هستم که انتخاب میکنم که ابزاری برای بهره مندی از تمرکز و حواس خود باشم و از آن بهره اقتصادی، آموزشی و علمی ببرم و یا این ابزار را در اختیار دیگری بگذارم.
احسنت، کاملا بجا و تخصصی:
«در روزگاری که بکارگیری اقتصاد توجه به معنای گیر انداختن ما بین war Notification شرکتهاست. راز موفقیت شخصی ما حفظ توجه به کاری است که در حال انجام آن هستیم همانطور که راز موفقیت سازمان ما در جلب توجه ذینفعان به خود، خواهد بود.»