یادداشت/ رشد صنعت لوازم خانگی با تکیه بر فناوری و تجارب جهانی به قلم رضا رحمانی
در شرایطی که پیشبینی میشود ارزش بازار صنایع لوازم خانگی هوشمند به حدود ۷۷میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ برسد، کشور ایران بهرغم نیاز به ارتقای توان تولید و صادرات محصولات غیرنفتی، با برخی چالشها در این حوزه مواجه است.
انتظار میرود بازار لوازم خانگی، به دلیل رشد اقتصاد جهانی و سبک زندگی مصرفگرایانه، رشد بیش از ۴درصدی را در دوره پیشبینی ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۷ ثبت کند. همهگیری کرونا، زنجیره تامین جهانی لوازم خانگی اصلی و برندهای الکترونیکی مصرفی را مختل کرد، اما با کنترل همهگیری، وضعیت در حال احیاست.چین یکی از بزرگترین مصرفکنندگان و تولیدکنندگان لوازم خانگی مختلف و محصولات الکترونیکی مصرفی است، اما همچنین با صادرات چندین ماده اولیه که اساسا برای تولید کالاهای نهایی استفاده میشود، به نیازهای طیف گستردهای از کشورها پاسخ میدهد. تعطیلی تولید در چین، سایر سازندگان لوازم الکترونیکی مصرفی مستقر در ایالات متحده و اروپا را نیز مجبور به توقف موقت تولید محصولات نهایی کرده است که این امر منجر به افزایش شکاف عرضه و تقاضا میشود.
یکی از مهمترین مسائل اثرگذار بر چشمانداز صنعت لوازم خانگی، مساله «پیشرفتهای فناورانه» است که این امر منجر به توسعه «لوازم خانگی هوشمند» شده است و انتظار میرود همین حوزه، رشد بازار را در دوره پیشبینیشده «هدایت» کند. لوازم خانگی هوشمند ویژگیهای پیشرفتهای را ارائه میدهند و از نظر انرژی کارآمدتر هستند. افزایش درآمد مصرفکنندگان، استانداردهای بالای زندگی، و نیاز به رفاه، مصرفکنندگان را تشویق میکند تا دستگاههای موجود خود را به نسخههای هوشمندتر ارتقا دهند که انتظار میرود این مساله، فشار بر بازار لوازم خانگی برای تولید محصولات هوشمند را افزایش دهد. علاوه بر این، در این بازار روندهای جدیدی از نظر «پایداری» و «بهرهوری انرژی» قابلمشاهده است؛ چنین ویژگیهایی کارهای خانگی را ساده میکند و درعینحال، رفاه ملموس و جدی به همراه میآورد.
از سمت دیگر، تولید محصولاتی با «مواد با کیفیت بالا» و «طرحهای مبتنی بر زیباییشناختی» همراه با «قابلیتهای خلاقانه و متنوع»، راههایی را برای رشد بازار برای تولیدکنندگان ارائه میدهند. «طراحی» یکی از جنبههای مهم تولید لوازم خانگی برای افزایش فروش در سالهای آتی خواهد بود.
فناوریهای بیسیم مانند Wi-Fi و بلوتوث را میتوان درگوشیهای هوشمند و تبلتها استفاده کرد یا به آنها دسترسی داشت، اما گنجاندن این فناوریها در لوازم خانگی، وسیلهای برای ایجاد «تمایز» در محصول نهایی توسط تولیدکنندگان است که مصرفکنندگان نسل جدید و وابسته به فناوری را جذب خود میکند؛ بنابراین، مصرفکنندگان به دلیل راحتی بیشتر، به طور فزایندهای محصولات بیسیم و پیشرفتهتر را که امکان اتصال به اینترنت دارند بیشتر انتخاب میکنند.یکی از مشکلاتی که کشورهای درحالتوسعه همیشه با آن دستبهگریبان بودهاند، وابستگی تولید محصولات به ورود تکنولوژی و تامین قطعات است. ایران نیز ازجمله کشورهایی است که در روند رشد اقتصادی خود نیازمند واردات مواد اولیه و تکنولوژی تولید از کشورهای پیشرفته است؛ اما ازآنجاکه در روابط میان کشورها در اغلب موارد روابط سیاسی بر روابط اقتصادی غالب است، ازاینرو اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشور موجب شده است دسترسی به مواد اولیه و ورود تکنولوژی به ایران در مقایسه با دیگر کشورها بهمراتب سختتر یا در برخی موارد غیرممکن باشد.
در صنعت لوازم خانگی، بهعنوان یکی از صنایع بسیار مهم، نیز باید گفت عدم وجود امکانات بهروز و همچنین وابستگی به مواد اولیه و تکنولوژی خارجی موجب شده است هرگونه تغییر در مناسبات بینالمللی و تبعات اقتصادی ناشی از آن روی این صنعت اثرگذار باشد. عوامل داخلی نیز بهتبع آن میتواند کارکرد صحیح یک صنعت را متاثر نماید. یکی از دلایل ترغیب مصرفکننده داخلی به سمت محصولات تولیدشده خارجی، برخورداری بالای اینگونه برندها از تکنولوژی روز دنیا و کیفیت مطلوب محصولات تولیدشده خارجی است. امکاناتی همچون اینترنت اشیا و… ازجمله فناوریهای جدید بهکارگرفتهشده در تولیدات جدید جهانی است که جذابیت آنها منجر به کشش مصرفکننده به سمت خرید اینگونه کالا میشود؛ بنابراین حمایت از شرکتهای فناور و همچنین تقویت واحدهای R&D در شرکتهای تولیدکننده لوازم خانگی میتواند راهکاری بهمنظور ارتقای نوآوری در ساخت محصولات لوازم خانگی ساخت داخل باشد.
همچنین از دیگر مسائلی که به روی آوردن مصرفکننده داخلی به محصولات داخلی اثر میگذارد، ایجاد یک برند ملی است. تعدد واحدهای تولیدی با مقیاسهای غیراقتصادی نیز در عدم توجه به برندسازی موثر است. مدیران خواسته یا ناخواسته، بیشتر درگیر مسائل روزمره تولید هستند و کمتر به مدیریت نوآوری توجه دارند. همچنین، عدم آشنایی با اصول مدیریت نوآوری و فقدان ارتباطات علمی و تحقیقاتی با شرکتهای پیشرو از موانع ایجاد یک برند قدرتمند در این صنعت هستند.
اعطای کمکهای مالی و غیرمالی دولت به صنعت لوازم خانگی همانند آنچه تاکنون وجود داشته است، آنطور که باید و شاید نتوانسته اهداف بلندمدت توسعهای این صنعت را برآورده سازد. ازاینرو، پیشنهاد میشود بهمنظور رشد صنایع لوازم خانگی و جلوگیری از اتلاف منابع کشور، دولت با اتخاذ سیاستهای مشروط، زماندار و هدفمند، بخش خصوصی را ملزم به انجام تکالیف خود منطبق با استانداردهای عملکردی جهانی بنماید. با توجه به اینکه اکثر تولیدکنندگان قطعات، واحدهای SME بوده و عمدتا زیر یکصد نفر پرسنل دارند، ازاینرو به لحاظ ساختاری چابک و قابل انعطاف هستند.
همچنین قریب به اتفاق شرکتهای دانشبنیان در کشور واحدهای کوچک هستند که پتانسیل بالایی برای افزایش بهرهوری، ارتقای رتبه انرژی و تولید محصولات سازگار با محیطزیست دارند. به همین دلیل چنانچه حمایتهای دولت در زمینههای مختلف هدفمند و مشروط باشد، میتواند جایگاه این صنعت را ارتقا دهد. از سوی دیگر، تجربه کشورهای همسایه نشان داده است که افزایش روابط با دیگر کشورها، از جمله کشورهای صاحبنام در عرصه تولید لوازم خانگی، منجر به ورود تکنولوژی ساخت و همچنین تقویت این صنعت در کشور مقصد شده و توانسته کشور پذیرنده را به صادرکنندهای قوی در این عرصه تبدیل کند (کشور ترکیه). بنابراین پیشنهاد میشود با تشکیل شرکتهای مشترک به تقویت توان تولیدی کشور در این عرصه بپردازیم. هرچند اعمال تحریمهای خارجی این راه را تا حدود زیادی با مانع روبهرو کرده است، اما میتوان با انجام برخی روابط دیپلماتیک در کشور به بهبود وضع موجود کمک کرد و زمینه ایجاد شرکتهای مشترک با تولیدکنندگان خارجی را در داخل فراهم کرد.صنعت لوازم خانگی با جایگاه مهمی که در توسعه صنایع دیگر، اشتغالزایی و کشندگی عوامل اقتصادی دارد باید موردتوجه ویژه مسوولان و پژوهشگران توسعه صنعتی قرار بگیرد.
نظر به چالشهای مطرحشده در بخشهای گوناگون میتوان اذعان داشت که یکی از مهمترین راهکارهای عبور از چالشها حرکت در مسیر ایجاد کسبوکارهای بینالمللی و تسهیل ورود فناوری است. زمانی که یک صنعت بتواند خود را در چهارچوب تجارت جهانی مطرح کند، در برابر تحریمها و ناملایمات اقتصادی مقاوم میشود./دنیای اقتصاد