اخباربرگزیدهاقتصاداهم اخبارتشکلهاشرکتهاصنعت و معدنصنعت ومعدنکشاورزی و صنایع غذاییکشاورزی وصنایع غذاییگفتگو و مصاحبه

اتاق بازرگانی و ۳ چهره ائتلافی

امیرحسین کاوه
مدیرعامل گروه صنعتی سدید و عضو اتاق بازرگانی

اتاق بازرگانی و ۳ چهره ائتلافی؛ موفق‌ها، شاگردان برجسته و خوبان از نفس افتاده

همواره سه ائتلاف نهایی در انتخابات اتاق ها هویدا می شده است.

گروه اول:  موفق ها و کار کشته ها؛

متشکل از چند طیف هم سو ولی غیر هم شکل؛ آنها  حالا دیگر می دانند زمان شعار و کلمات نغز تبلیغی گذشته است. آنها می دانند اتاق باطل السحر مشکلات کشور نیست.

آنها کسانی هستند که می توانند روی توانمندی‌های شرکت‌های خود و شخص خود و برندهای شخصی خود تاکید کنند‌.

یعنی با قدرت و به مدد موفقیت‌های کسب و کار خود می‌توانند اثبات کنند در دوره تحریم‌ها و در دوره ای که محیط کسب و کار از مقررات داخلی و سخت گیری‌های خارجی مسموم بوده، توانسته اند هوای تازه و سالم را بیابند و نه تنها زنده مانده اند بلکه رشد و توسعه و حتی تعالی هم داشته اند.

آنها الگوهای خوبی برای بخش خصوصی و بخش دولتی کشور خواهند بود.

آنها کار و تلاش هوشمندانه کردند و تجربه کاری موفق دارند.

آنها در این دوره با تاکید بر موفقیت‌های هوشمندانه ی خود می‌توانند پیروز میدان باشند.

گروه دوم : شاگردان برجسته

 اما عده ای نیز تازه سری توی سرها درآورده اند، اندک کار خوب و جدیدی انجام داده و جویای نام و تشنه ی خدمت هستند. آنها  بدنبال یک میدان جدید برای نشان دادن خود و خلاقیت‌های خود هستند. آنها شاید به اشتباه اتاق‌ها را “یک دولت همه کاره” تصور  کرده‌ اند.

آنها در برنامه‌های خود، خواهان اجرای برنامه‌هایی بزرگتر از شش برنامهٔ توسعه و دیگر برنامه‌های بر زمین مانده کشور، برای اتاق هستند!

آنها می‌خواهند روی پیران میکده را کم کنند.

 آنها غافل از سرد و گرم ایام هستند و شب‌های دراز خود را هنوز طی نکرده اند.

 قطعاً به این گروه باید توصیه کرد کمی آرام تر؛ آنها هنوز فوت کوزه گری را در وادی وردستی نیاموخته؛ ادعای استادی می‌کنند … ..

تا راهرو نباشی کی راهبر شوی…

اما گروه سوم : خوبان از نفس افتاده

گروهی که دوره‌های فرصت‌های طلایی و نان خوری آغشته به کنجد رانتی را  پشت سر گذاشته اند و آن خوبان دوست داشتنی  اکنون در  مشکلات گوناگون گیر افتاده و با صداهای بلند و رسا و در خطابه‌ها مرتب از مظلومیت بخش خصوصی و چه کنم چه کند  چه کنی آنها حرف می‌زنند…

آنها دولت را مقصر اصلی و مجرم و محکوم به مرگ‌ می‌دانند. به نظر می‌رسد آنها چون در کسب و کار یا نظریه سیاسی خود خیلی موفق نبوده اند، اکنون به پایان خط عمر مطلوب‌های خود رسیده اند؛

اینان نباید الگوی نسل جدید و کسب و کارها باشند و نباید آنها تریبون دار؛ سخنگو و یا نماینده بخش خصوصی در طرح مسایل و مشکلات با دولت و مراکز دیگر باشند. آنها اگر عاقل باشند باید تلاش کنند تا سهم اکثریت اتاق به گروه اول برسد و یک جای حداقلی  نیز برای گروه دوم به قصد “جانشین پروری”  خالی کنند….

اما حال باید پرسید آیا در انتخابات‌های مرسوم ما مجال انصاف و عقلانیت و چوب مسابقه را به نفر بعدی دادن هست یا نه؟ آیا مثل برخی باید پذیرفت که، انتخابات کیلویی چند! ، آنچه مهم و تعیین کننده است کارت‌های عضویت می‌باشد که طی چند سال برای انتخابات ساماندهی شده و تعداد کارت‌های در دست نشان از صلاحیت تو برای بودن یا نبودن در اتاق است؟!

آیا باید تا اصلاح قانون اتاق دست روی دست گذاشت؟

فعلا چاره ای جز بیخیال نبودن نیست

سئوال بعدی اینکه آیا  ائتلاف‌ها منجر به اتلاف آرا نمی شوند؟

اگر ائتلاف، را به معنی با هم شدن و متحد بودن، برای دستیابی  هدف مشترک بدانیم، اولین چیزی که از یک ائتلاف، باید درخواست کنیم. بیان” هدفِ مشترک” آنها است .

و لازم می دانم  توجه شما را به واژه اتلاف به معنی” تباه، نابودی، از میان بردن، نابود کردن” جلب کنم.

 ائتلاف از اتلاف فقط یک حرف بیشتر دارد. و شاید آن یک حرف هم؛ راهبردِ مشترک برای هدفِ مشترک  باشد.

بعضا دیده شده؛  ائتلاف‌هایی در حال شکل گرفتن است، که سر تیم و یا دست پشت پرده ی انها، فقط می‌خواهند یک لیست ۱۵ یا ۴۰ نفره از “نامزدهای موجود “و نه از قبل هماهنگ‌ شده را در جاهای خالی پر کنند و بس !

 و گاهی درست برعکس سر تیم، چند چهره و ده‌ها نفر حرف گوش کن و یا به عبارتی گوسفندان دنبال رو بز می‌خواهند! که از قبل تعهد گرفته هر چه ما گفتیم فقط بگو چشم‌.

حالا چرا ؟

به دلیل اینکه  فرض کرده ایم، رای دهندگان برای راحت‌تر انتخاب کردن؛  فقط به لیست‌ها رای می‌دهند.  و برخی نامزدها هم می‌دانند اگر در یک لیست ائتلافی نباشند شانس رای آوردن ندارند.

کاش لااقل فعالان بخش خصوصی  به عاقبت کار نیز اندیشه کنیم و مثل اصحاب سیاسی در فکرِ ورود به اتاق‌ها و کسب قدرت یا جایگاه نباشیم.

داشتن طرح و ایده برای گذر از شرایط نامناسب اقتصادی و اقدام  برای همکاری و مشاوره دادن به دولت و اعتقاد به داشتن حرف نو و بهبود توانایی‌ها برای بهتر شدن اوضاع، از نامیدی و ناامیدان دوری کردن، یک راهبرد اصلی در انتخاب‌ها می‌تواند باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا